پیش پُستار:
می‌دانم الان که وارد "سفره صبحانه" شده‌اید و دیده‌اید که به روز شده این وزین‌ وبلاگِ بی‌مانند(!)، چقدر خوشحال شده‌اید؛ شاید در حدّ ذوق‌مرگ!
بگذریم. اخیراً دقت کرده‌اید که چقدر عنوان مطالب‌ام، تخیلی و فانتزی (یا به قول فرهنگستان فخیمه ادب: نامتعارف!) شده‌اند. شاهد عرض‌ام همین عنوان مطوّلی است که در محضر نگاه شما دوستان همسفره‌ای است. اما خدایی هرچقدر هم فانتزی باشد، به پای نام این نمایش تئاتر که این‌روزها زیاد توی شبکه‌های مختلف تلویزیون تبلیغ می‌شود، نمی‌رسد. دقت کرده‌اید؛ "کابوس‌های خنده‌دار برای شب و چند تایی هم برای روز"! مو بر تن شریف آدمی سیخ می‌شود!!
بازهم بگذریم. غرض از مزاحمت، تقدیم حاشیه‌نگاری‌هایی از سفر یک‌روزه "رضا امیرخانی" نویسنده توانمند و متفاوت کشورمان به یزد بود. سفری که با محوریت نقد آخرین رمان امیرخانی با عنوان "قیدار" برگزار شد. امید که قبول افتد و در نظر آید؛ هرچند دارم با 2 روز و نصفی تأخیر می‌نویسم! [بروید ادامه مطلب]